بسم الله الرحمن الرحیم

73 فرقه (فرقه شناسی)

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) : امت من بر ۷۳ فرقه تقسیم خواهند شد که فقط یک گروه از آن در بهشت و ۷۲ فرقه در دوزخ خواهند بود

شیخیه

شیخیه، پیروان شیخ احمداحسایی و از فِرَق‌ شیعه امامی.

محتویات

  • ۱ پیدایش
  • ۲ گسترش
  • ۳ شیخیه کرمان۴ شیخیه آذربایجان
    • ۳.۱ ابراهیم خان ظهیر الدوله و گسترش شیخی‌گری در کرمان
    • ۳.۲ حاج محمد کریم خان
    • ۳.۳ شیخیه کرمان بعد از محمد کریم خان
    • ۳.۴ مراکز آموزشی شیخیه
    • ۳.۵ باقریه
  • ۵ احقاقیه
  • ۶ عقاید شیخیه۷ پانویس
    • ۶.۱ کیفیت معاد
    • ۶.۲ رکن رابع
    • ۶.۳ معراج
    • ۶.۴ مقام امامان
  • ۸ منابع

پیدایش

گسترش

شیخیه کرمان

مدرسه ابراهیمیه کرمان

پژوهشگران رواج شیخی‌گری در کرمان را تا حدودی حاصل شرایط مستعد مذهبی و اجتماعی در این منطقه دانسته‌اند و به عواملی مانند نبود مرکز علمی قوی در این شهر و در نتیجه استعداد این مکان برای رواج اندیشه‌ها و فرق جدید و رواج گرایش های مختلف صوفیانه اشاره کرده‌اند. [۱]

ابراهیم خان ظهیر الدوله و گسترش شیخی‌گری در کرمان

از نظر تاریخی باید به نقش حاکم کرمان(۱۲۱۸-۱۲۴۰ق./۱۸۰۳-۱۸۲۴م.) در زمان فتحعلی‌ شاه قاجار، ابراهیم خان ظهیر الدوله در گسترش شیخی‌‌گری قابل توجه است. ابراهیم خان ظهیر الدوله که علاقه زیادی به مسائل مذهبی داشت با شیخ احمد احسایی روابطی نیکو داشت و با او مکاتبه می‌کرد. او مدرسه ابراهیمیه را تاسیس کرد که بعدا به مرکز علمی اصلی شیخیه کرمان تبدیل شد و فرزندش محمد کریم خان، موسس شیخیه کرمان در این مدرسه علم آموخت.[۲]

در زمان حیات سید کاظم رشتی عقاید شیخیه در کرمان تبیلغ می‌شد و برخی مریدان او مانند آخوند ملاحسین عقاید او را در کرمان تبلیغ می کردند.[۳] ملا حسین از شاگردان احسایی نیز بود و برخی از رساله‌های باقی مانده از احسایی در پاسخ به پرسش‌های وی نگاشته شده است.[۴] ملا اسماعیل کوهبنانی از دیگر اهالی کرمان بود که به شاگردی سید کاظم رشتی درآمد و همو بود که واسطه دیدار محمد کریم خان با سید کاظم رشتی شد.[۵]

حاج محمد کریم خان

حاج محمد کریم خان کرمان را به قصد دیدار سید کاظم رشتی که در عتبات ساکن بود ترک کرد و در راه مدتی را در اصفهان در مجلس درس یکی از معتقدان به احسایی بعنی محمد ابراهیم کلباسی گذراند و در کرمانشاه نیز به حضور شیخ علی پسر شیخ احمد اسحایی رسید و از آنجا به کربلا به دیدار رشتی رفت.[۶] کرمی خان پس از یک سال و اندی به کرمان بازگشت و بعد از چهار سال اقامت در کرمان که به تدریس در مدرسه ابراهیمیه گذشت، به نزد سید کاظم رشتی در عتباب بازگشت و بیش از دو سال نزد وی ماند.[۷] او در مدت اقامت نزد استاد از سید کاظم رشتی اجازه‌نامه دریافت کرد.

حاج محمد کریم خان بعد از بازگشت به کرمان با کمک‌های مالی و دولتی حاصل از حمایت پدرش به دعوت شیخی‌گری پرداخت و در کرمان به عنوان جانشینی سید کاظم رشتی شناخته شد.

بعد از وفات سید کاظم رشتی، محمد کریم خان قاجار فرزند حاج ابراهیم خان ظهیر الدوله در کرمان مدعی جانشینی او شد و شاخه شیخیه کرمان را تاسیس کرد. از آنجا که او در تعلیمات خود بر رکن رابع تاکید داشت، به پیروان او «رکنیه» و «حاج محمد کریم خانی» نیز گفته می‌شود.

شیخیه کرمان بعد از محمد کریم خان

بعد از درگذشت محمد کریم خان، شیخیه کرمان دچار اختلافی در رهبر شد. پسران وی حاجی محمد خان و حاج محمد رحیم خان هر دو بر سر جانشینی پدر منازعه کردند. اختلاف این دو برادر در منابع تاریخی به روشنی بازتاب نیافته است و برخی از منابع تاریخی شیخی چنین اختلافی را انکار کرده یا بدان اشاره ای نکرده اند. بر اساس مجموع گزارش ها در می یابیم که محمد رحیم خان در آغاز تا سال ۱۲۹۴ق. رهبری شیخیه کرمان را بر عهده داشت.اما در این تاریخ وی به تهران تبعید شد و برادرش رهبری شیخیه کرمان را بر عهده گرفت.[۸]

مسجد شیخیه کرمان موسوم به مسجد چهل ستون

پیروان حاج محمد خان را به دلیل اعتقاد به وحدت ناطق، ناطقیه یا نواطق نیز می خواندند. نماینده وی در همدان به نام میزرا محمد باقر همدانی با محمد خان مخالفت کرده و فرقه جدیدی را تاسیس کرد که به باقریه معروف شد.

شیخیه کرمان در مسائل فقهی روش اخباریگری را برگزیدند و با اجتهاد مخالفت کردند، ابوالقاسم خان از رهبران آنها کتابی با نام اجتهاد و تقلید در این باره تألیف کرده است.

مراکز آموزشی شیخیه

مدرسه ابراهیمیه: این مدرسه که به دست ابراهیم خان نظام الدوله حکمران کرمان تاسیس شد به مرکز اصلی تعلیم عقاید شیخیان تبدیل شد. ابراهیم خان بعد از تاسیس این مدرسه برای تامین هزینه آن املاکی را برای مدرسه وقف کرد. این مدرسه امروزه جزو مجموعه‌ای از بناهای تاریخی شهر کرمان قرار گرفته که به مجموعه ابراهیم خان موسوم است و شامل حمام و بازار است.[۹] مدرسه در آغاز در دست علمای مترشعه بود اما بعد از بازگشت محمد کریم خان، وی توانست مدیریت این مدرسه را به دست گیرد و از آن زمان این مدرسه به تعلیم عقاید شیخیه اختصاص یافته و شرط تعلیم در آن پیروی از عقاید شیخیه بود و اساتید شیخی مذهبی مانند حاج محمد کریم‌خان، حاج محمد رحیم خان، حاج محمد خان، محمد قاسم خان در این مدرسه تدریس می‌کردند. [۱۰]

مسجد چهل ستون: رهبران شیخیه برای تبیلغ اندیشه‌های خود افزون بر آموزش دینی در مدارس خود به تعلیم و سخنرانی در مساجد مخصوص به خود می‌پرداختند. از قدیم‌ترین این مساجد مسجد چهل ستون بود که در سال ۱۲۸۶ق/ ۱۸۶۹م. به دست حاج آقا علی، تاجر شیخی در حاشیه قیصریه ابراهیم خان ساخته شد و مهم‌ترین مسجد شیخیان بود که حاج محمد کریم خان و جانشینانش در آنجا نماز می‌خواندند و سخنرانی می‌کردند.[۱۱] دیگر تجار و ثروتمندان شیخی کرمان نز موقوفاتی را برای مسجد چهل ستون اختصاص دادند و از جمله خود حاج علی آقا در سال ۱۳۰۲ق./ ۱۸۸۵م. تیمچه واقع در جنب مسجد و بازار و برخی از املاک دیگر خود را وقف مسجد کرد. این مسجد امروزه در خیابان شریعتی کرمان قرار گرفته و همچنان از مساجد شیخیان کرمان است. از دیگر مساجدی که در اختیار شیخیه کرمان بود می‌توان به مسجد بازار شاه اشاهر کرد. [۱۲]

باقریه

پیروان محمد باقر خندق آبادی (همدانی) که ابتدا نماینده حاج محمد کریم خان در همدان بود. محمد باقر از کرمان به همدان رفت و در آنجا پیروانی یافت و باقریه را تشکیل داد.

شیخیه آذربایجان

شیخیه آذربایجان در اعتقادات از شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی و در احکام از مراجع تقلید شیعه پیروی می کنند.

مشاهیر شیخیه آذربایجان

  • میرزا شفیع ثقه الاسلام تبریزی (درگذشت ۱۳۰۱ق)
  • ملا محمد حجة الاسلام مامقانی (درگذشت ۱۲۶۹ق)؛ از شاگردان شیخ احمد احسایی
  • میرزا محمد حسین حجة الاسلام؛ فرزند ارشد ملامحمد و از شاگردان شیخ سید کاظم رشتی بود که در تبریز مدعی جانشینی او شد. از عوامل شهرت وی مخالفتش با بابیه و نگاشتن کتابی در رد باب است.
  • میرزا علی ثقه الاسلام:
  • میرزا ابوالقاسم حجة الاسلام؛ در ۱۲۷۸ق در تبریز متولد شد و در سال ۱۳۳۰ توسط روس هایی که تبریز را اشغال کرده بودند به دار آویخته شد.
  • میرزا اسماعیل حجة الاسلام (درگذشت ۱۳۶۲ق)[۱۳]

شیخیه آذبایجان به دلیل پیروی از میرزا شفیع ثقه الاسلام تبریزی (درگذشت ۱۳۰۱ق) به ثقه الاسلامیه نیز معروفند. شیخیه آذبایجان در گذر زمان، گرایش شیخی خود را از دست داده اند و از بین رفته اند تنها عده ای از آنان به دلیل پیروی از ملا باقر اسکویی مؤلف احقاق الحق و ازهاق الباطل که در رد حاج محمد کریم خان کرمانی نوشته بود به احقافی معروف شده اند، آنها ه ایجاد بین خود و شیعیان علاقه نشان می دهند و هنوز برخی از گرایش های شیخی اصرار دارند. این عده برخلاف شیخیه کرمان به اصول پنچگانه توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد اعتقاد دارند، و از غلوهای منسب به شیخیه و شیوۀ اخباری گری پرهیز می کنند.[۱۴][۱۵]

عمید الاسلامی:

احقاقیه

در عتبات عالیات عراق نیز شاخه‌ای از شیخیه حضور داشتند. بعد از وفات رشتی، میرزا حسن گوهر(۱۲۲۶ق/۱۸۴۹م) حوزه درس او را رهبر کرد. بعد از وی ملا محمد باقر اسکویی(درگذشت ۱۳۰۱ق/ ۱۸۸۴م)ادعای نیابت رشتی کرد و خود را رهبر شیخیه خواند و بنیان‌گزار شاخه‌ای از شیخیه شد که نام «احقاقیه» یافت. نام این فرقه از کتاب محمد باقر اسکویی به نام «احقاق الحق و ابطال الباطل» آمده است. پیروان این فرقه بیشتر در کربلا،‌ کویت و آذربایجان و قفقاز حضور داشته‌اند.

عقاید شیخیه

کیفیت معاد

نظریه شیخ احمد احسایی درباره کیفیت معاد مشهورترین اعتقاد این فرقه است. احسایی ضمن پذیرش عقیده قرآنی معاد جسمانی تفسیر خاصی از آن ارائه داده که با مخالفت‌های زیادی روبرو شد. بر اساس نظر وی انسان دو جسد دارد. نخست کالبد ظاهری است که از عناصر طبیعی و زمانی تشکیل شده است. این جسد در قبر تجزیه شد و از بین می‌رود و به طبیعت باز می‌‌گردد. جسد دوم انسان، جسد «هورقلیایی» است و فناپذیر نیست و شیخیه با استناد به روایات از آن با عنوان طینت یاد می‌کنند. در مرگ انسان روح از این بدن هورقلیایی جدا می‌شود.جسم حقیقی انسان همین جسم هورقلیایی است که هویت شخصی فرد را نیز نگاه می‌دارد.

معاد با همین جسم هورقلیایی صورت می‌گیرد و آدمی با این جسد به بهشت یا دوزخ می‌رود. شیخیه این نظریه را مخالف معاد جسمانی نمی‌دانند. در عقیده آنان آنچه در قبر از بدن انسان می‌ماند در واقع همان جسم است بعد از اینکه از تیرگی‌ها و اعراض خالی شده و خالص و لطیف شده است.

برخی از علمای شیعه چنین تقریری از معاد را مخالف آموزه معاد جسمانی دانستند و دلیل اصلی تکفیر او از سوی برخی از علما نیز همین نظریه بود.

از نظر شیخ احمد احسایی زندگی امام زمان(ع) نیز در سرزمین هورقلیا و در قالب جسم هورقلیایی است. از این رو اگر حضرت بخواهد به جهان عنصری وارد شود باید صورت‌های این دنیایی بر تن کند. بر اساس این نظر حیات امام زمان(ع) حیاتی جسمانی نیست.

رکن رابع

طرح نظریه رکن رابع از سوی محمد کریم خان کرمانی صورت گرفت و با توجه به اعتراض گروهی از فرق شیخیه مانند شیخیه تبریز و احقاقی‌ها[۱۶] به این نظریه می توان آن را از ویژگی های اندیشه شیخیه کرمان به حساب آورد.

حاج محمد کریم خان معرفت به وجود واسطه‌هایی بین امامان و مردم را رکن چهارم(رکن رابع) دین و مذهب می‌نامد. این واسطه ها نجبا یا نقبا خوانده می شوند. بر اساس این نظر تعلیم باطنی دین از سوی امامان صورت می گیرد و در زمان غیبت، این تعالیم از طرف امام زمان (عج) به نفوس زکیه یا شیعیان خاص داده می شود و آنان به مردم می رسانند.

در اندیشه حاج محمد کریم خان شیعیانی چون سلمان ابوذر و عمار و شیخ احمد احسایی از نمونه های شیعیان خاص و رکن رابع زمان خود هستند. این افراد لایق الهامات الهی هستند به این معنا که شخصی که شیعه کامل باشد هر چه به ذهنش خطور کند وحی و الهام خدایی و بری از اشتباه خواهد بود هر چند این وحی به هیچ وجه به معنای وحی جدید نیست و آنچه بر شیعه کامل می رسد تنها تفصیل مسائل اجمالی شریعت اسلام است.

در دیدگاه محمد کریم خان آنچه در زندگی شیخ احمد احسایی به عنوان خواب‌های وی که در آن فیض و علوم را به شکل مستقیم می گرفت به نوعی در ردیف همین الهام ها طبقه بندی می شود.

به نظر می رسد رکن رابع در اندیشه شیخیه تحت تاثیر نفوذ اندیشه های صوفیانه شکل گرفته است.

به دیدگاه محمد کریم خان معرفت کبار شیعه از واجبات دین است و در کنار اقرار به توحید، نبوت و امامت قرار گرفته و رکن رابع اندیشه دینی را تشکیل می دهد. با وجود این، تنها معرفت نوعیه کبار شیعه بر شیعیان واجب است و نه معرفت شخصیه آنان. از این رو تنها اقرار به اینکه چنین اشخاصی در دنیا بوده اند و هستند لازم و ضورری است. بدین ترتیب معرفت شخصیه اکابر شیعه تا زمانی که خود را معرفی نکرده اند بر ما واجب نیست و در صورتی که شناخته شوند اطاعتشان واجب است.

گروهی از شیخیه با این اصل مخالفت کرده و انتساب این اندیشه به شیخ احمد احسایی و کاظم رشتی را نادرست دانسته‌ و آن را از ابداعات محمد کریم خان دانسته و پیروان او را رکنیه نامیده اند. از جمله میرزا حسن گوهر(درگذشت ۱۲۲۶ق/۱۸۴۹م) که حوزه درس سید کاظم رشتی را در عتبات بعد از مرگ وی ادامه داد، با نظریه کریم خان درباره رکن رابع مخالف بود.[۱۷] برخی از پژوهشگران نیز با بررسی اثار به جا مانده از احسایی و رشتی مبحث معرف به رکن رابع را ساخته ذهن محمد کریم خان کرمانی دانسته آن.[۱۸]

معراج

شیخ احمد احسایی، اصل معراج و جسمانی بودن آن را پذیرفت، ولی می گفت پیامبر اکرم در هر فلکی از افلاک جسمی مناسب با آن فلک به خود گرفت و خرق و التیام لازم نیاید و ورود در افلاک مختلف برای بدن جسمانی او مشکلی ایجاد نکند.[۱۹]

مقام امامان

به شیخیه نسبت داده شده است که درباره ائمه معصوم راه غلو را در پیش گرفته و برای آن‌ها مقام ربوبیت قائل شده‌اند، از این رو آن‌ها را در شمار غلات آورده‌اند.[۲۰]

پانویس

  1. خداوردی تاج‌آبادی، ص۳۰-۳۱
  2. ظهور و گسترش شیخیه در کرمان در دوره قاجار، ص۲۶-۲۷
  3. خداوردی تاج‌آبادی، ص۳۰-۳۳
  4. ظهور و گسترش شیخیه در کرمان در دوره قاجار، ص۲۷
  5. ظهور و گسترش شیخیه در کرمان در دوره قاجار، ص۲۷
  6. ظهور و گسترش شیخهیه در کرمان در دوره قاجار،‌ ص۳۱
  7. ظهور و گسترش شیخیه، ص۳۲
  8. خداوردی تاج آبادی، ص۱۰۷-۱۱۰
  9. سایت راسخون
  10. مدرسه ابراهیمیه کرمان
  11. ظهور و گسترش شیخیه در کرمان در دوره قاجار، ص۴۰
  12. ظهور و گسترش، ص۴۲-۴۳
  13. شیخیگری، ص۱۱۴-۱۲۸
  14. احکام الشریعه، ج۱، ص۱
  15. ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۲۰۸-۲۰۹
  16. رحمانیان، ص۶۶
  17. خداوردی تاج ابادی، ص۱۰۲
  18. رحمانیان، ص۶۹
  19. ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۲۰۶
  1. ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۲۰۷

منابع

بسمه تعالی
مطالبی که آقای خداوردی به اسم تحقیق منتشر نموده سرشار از عدم تحقیق و تهمت است و بقیه منابع فوق هم خالی از اشتباه نیست بلکه در بعض موارد بسیار هم پراشتباه است.
همه محققین منصف سعی دارند اعتقادات هر جماعت را از اشخاص و آثار خودشان تحقیق کنند و خود را اسیر برداشت‌های ناقص دیگران نمیکنند اما اکثر محققین ما این اصل اصیل را فراموش میکنند یا اینکه حوصله نمیکنند که تحقیق جامعی بکنند و به آنچه دیگر نوشته بدون اطمینان کافی اعتماد میکنند.
حال باید پرسید که اصلا چنین تحقیقی چه فایده دارد؟ آیا جز این است که اعتبار مجقق را در چشم محققین منصف خدشه‌دار کند؟
ملاحظه کنید که هیچ یک از منابع فوق از آثار خود شیخیه نیست و بدیهی است که هر تحقیقی که اسمش تحقیق دانشگاهی شد معلوم نیست قابل اعتماد باشد.
به امید آن روزی که محققین ما انصاف را بر عجله یا غرور یا سایر انگیزه‌های نادرست ترجیح دهند.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
منوی موضوعات وبلاگ
سلام علیکم
به حول و قوه الهی این وبلاگ در تاریخ 19/10/1392 با هدف معرفی اجمالی فرق اسلامی و دفع شبهات وارده بر مکتب اهل بیت (علیهم السلام ) یعنی مذهب حقه شیعه اثنی عشری از جانب سایر فرق به ویژه وهابیت راه اندازی شد!
در ضمن برخی با امکانات تبلیغی بسیار عظیمی که در اختیار دارند اینطور وانمود می کنند که مسلمانها دو دسته اند آنهم شیعه و سنی!!!
اما ما می خواهیم بگوییم مسلمانها ده ها فرقه اند که یکی از آنها شیعه است!!!
دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آرشیو موضوعی وبلاگ