چچنی ها که دولت بشار اسد را متحد و هم پیمان دشمن درجه یک خود یعنی روسیه می دیدند، با هدف جنگ نیابتی علیه روسیه وارد این کارزار شدند. 75 درصدی از خارجی هایی که در سوریه علیه دولت می جنگند اهالی چچن هستند. که خود دسته بندی های متفاوتی دارند.
73 فرقه به نقل از دیدبان: شاید به جرأت بتوان تروریست های چچنی در سوریه را یکی از رازآلودترین مخالفان خارجی نظام بشار اسد دانست که عموماً با انگیزه های مذهبی و عقیدتی وارد این کاراز شده اند. طبق آمارهای موجود، تعداد کل نیروهای خارجی مخالف بشار اسد سوریه در حدود 20 هزار نفر برآورد می شود که از این تعداد 14 هزار نفر متعلق به اتباع چچنی است.[1] آنها همزمان با شروع اعتراضات مسالمت آمیز مردم سوریه بر علیه نظام بشار اسد در سال 2012م از طریق مرزهای ترکیه وارد سوریه شده و عمدتاً در مناطقی از قبیل حلب و ادلب مستقر شدند. چچنی ها دارای بهترینسلاحهای نظامی و جنگافزار هستند و از لحاظ جسمانی قویترین، بلندترین و با تجربهترین تروریست های سوریه محسوب می شوند؛ بگونه ای که زنان چچنی بهترین تک تیراندازها در میان معارضین سوری هستند.
اندیشه جهاد در چچن
چچن کشوری در جنوب روسیه واقع در منطقه قفقاز است که در سال 1991م اندکی پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اعلام استقلال کرد. مردم این کشور غالباً مسلمان و سنی مذهب هستند و گرایش های اسلامگرایانه و جهادی در میان آنها به شدت قوی است. مردم این کشور که یکی از کشورهای توسعه نیافته منطقه آسیای میانه و قفقاز محسوب می شوند، سالها برای رهایی از سلطه روسیه مبارزه کرده اند و دو جنگ خونین با روسیه در سال های 1996م و 1999م را در کارنامه خود دارند. نخستین تحرکات گروه های اسلامگرا در چچن که بعدها به القاعده پیوستند، در سالهای جنگ اول چچن با روسیه صورت گرفت. در این جنگ که روسیه مجبور به عقب نشینی شد، "اصلان ماسخادوف"[2] از اسلامگرایان میانه رو و صوفی مسلک که خود نیز از فرماندهان نظامی جنگ بود، به ریاست جمهوری رسید ولی نتوانست تعامل مناسبی با دیگر فرمانده نظامی سالهای جنگ به نام "شامیل باسایف" که دارای ارتباطات گسترده با القاعده و مجاهدان عرب در چچن بود، داشته باشد. لذا بتدریج گروه های همسو با تفکرات القاعده به انزوا رفته و علیه دولت به مخالفت برخاستند.
در این برهه از زمان، بخشی از مجاهدان عرب که سابقه مبارزه علیه شوروی در افغانستان را داشتند نیز به بهانه جهاد علیه شوروی در چچن فعالیت می کردند که رهبری آنها را یک تبعه سعودی به نام "سامر صالح عبدالله السویلم" ملقب به "باسم خطاب"[3] بر عهده داشت که در عین حال رابطه خوبی با شامل باسایف داشت. لذا اتحادی نانوشته میان این دو جریان شکل گرفت. نتیجه این اتحاد ایجاد چندین پادگان آموزشی برای آموزش فنون رزمی و اطلاعاتی به نیروهای چچنی و غیر چچنی در این کشور بود که بعدها هسته های "اولیه امارت اسلامی قفقاز" به رهبری "دوکو عمروف" ملقب به "ابوعثمان" از آن بنیان نهاده شد. دو دستگی ایجاد شده میان گروههای اسلامی همسو با دولت و گروه های اسلامی مخالف دولت، باعث شد تا در جنگ دوم چچن که در سالهای 1999م تا 2002م به وقوع پیوست، روسیه موفق به شکست چچنی ها و تسلط بر نیروهای جهادی گردد. اگرچه این اتفاق برای گروههای جهادی در چچن که سالها بود مشغول مبارزه و آموزش نیرو بودند، گران تمام شد، اما دو تاثیر مهم برجای گذاشت که بصورت مختصر بدان اشاره می گردد:
1 - انتقال عملیات نظامی مجاهدان چچنی به خارج از مرزهای آسیانه میانه و قفقاز علیه مواضع روسیه که حوادث "تئاتر دبرووکا" در موسکو (2002م) و "مدرسه بیسلان" در اوستیای شمالی(2004م) از نتایج آن بود.
2- ایجاد هماهنگی میان گروههای جهادی در منطقه آسیای میانه و قفقاز که از سال 2007م در قالب "امارت اسلامی در قفقاز" صورت پذیرفت.
به این تر تیب، اندیشه جهاد و به تبع آن گروه های جهادی و القاعده در منطقه آسیای میانه و قفقاز جانی تازه یافتند، اما به دلیل برخی محدودیت ها فاقد توانایی لازم برای ظهور و بروز و تحقق اهداف بودند؛ تا اینکه بحران سوریه در سال 2012م آغاز شد و چچنی ها که دولت بشار اسد را متحد و هم پیمان دشمن درجه یک خود یعنی روسیه می دیدند، با هدف جنگ نیابتی علیه روسیه وارد این کارزار شدند. یک نویسنده و پژوهشگر چچنی در مقاله ای که در پایگاه اطلاع رسانی مرکز تحقیقات و تحلیلهای سیاسی «جیمز تاون» منتشر کرده، علل و چرایی حضور چچنی ها در سوریه را چنین ذکر می کند:
- گرایش فزاینده جوانان گرجستانی به مکتب سلفی گری؛
- غیر ممکن بودن عبور از مرزهای شمالی مغولستان جهت ورود به خاک روسیه و مبارزه با دولت این کشور؛
نزدیکی جغرافیایی گرجستان به ترکیه که دروازه ورود و انتقال تروریستهای خارجی جهت ورود به سوریه به شمار میآید؛
- سهولت نسبی سفر به ترکیه به عنوان اینکه آنها شهروندان کشور گرجستان شمرده میشود؛
- فراهم بستر آنچه خود تحت عنوان "جهاد" علیه "دشمن نزدیک" در سوریه می نامند.[4]
علاوه براین، نباید از نقش اساسی سازمان اطلاعات ترکیه (میت) در انتقال مجاهدان چچنی به سوریه غافل بود که در ادامه بصورت تشریحی خواهیم پرداخت. از این رو، بسیاری از جوانان قفقازی و چچنی با انگیزه های مختلف وارد خاک سوریه شده و به محض ورود تحت تعلیم آموزش های «عقیدتی» و «نظامی» قرار میگیرند.
از مهمترین آموزه هایی که در دوره های عقیدتی به این افراد القاء می گردد عبارت است از اینکه:
- هر سرزمینی که تحت حکومت اسلام نباشد، دار الکفر است؛
- سکولاریسم به هر شکلی و اعتقاد به آن کفر است و هرکس به آنها ایمان بیاورد، مسلمان نیست؛
- جهاد در سرزمین شام (سوریه) شروع شده و تا روز قیامت ادامه دارد؛ زیرا در این سرزمین حضرت عیسی(ع) وارد و دجّال خارج خواهد شد.
به این ترتیب، جوانان چچنی با اعتقاد به این آموزه ها بعداز گذراندن یک دوره فشرده و تایید امیر شرعی جماعت، دوره آموزش نظامی خود را به مدت 45 روز آغاز می کنند. البته افرادی که پیش از این سابقه جنگیدن در مناطقی همچون عراق و افغانستان را دارند، از این قاعده مستثنی هستند. طبق قوانین حاکم بر گروه های جهادی چچنی در سوریه، افرادی که وارد سوریه می شوند تا چهار ماه حق خروج از آن را ندارند و بعد از این مدت نیز تنها به منظور رسیدگی به امور خانوادگی و با کسب اجازه از امیر جماعت می توانند به این امر اقدام کنند. همچنین این افراد بعد از شش ماه می توانند خانواده خود را به سوریه منتقل کرده و تامین هزینه و مخارج زندگی آنها بر عهده جماعت است. آن دسته از افرادی هم که مجرد هستند، بعد از یک سال حضور در سوریه می توانند یا ازدواج کنند و یا جهاد نکاح داشته باشند.[5]
جریان شناسی گروه های چچنی در سوریه
تروریست های چچنی در سوریه که اغلب در مناطق شمالی استقرار دارند، در قالب چند گروه تروریستی سازماندهی شده اند که هر یک دارای گرایش های خاص فقهی و گروهی هستند. برخی دارای ارتباطات خوبی با جبهه النصره هستند و ضمن بیعت با امیر آن همچنان بر بیعت خود با امیر امارت اسلامی قفقاز پایبند هستند و برخی به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) گرایش داشته و او را خلیفه خود می دانند. با توجه به آنچه گفته شد، گروه های تروریستی چچنی در سوریه به شرح زیر می باشند.
یک- جیش المهاجرین و الانصار (شاخه ابوعمرو چچنی)
این گروه مشهورترین، منسجم ترین و قوی ترین گروه چچنی در سوریه است که در سال 2012م اعلام موجودیت نمود و رهبری آن را "ابوعمرو چچنی" بر عهده گرفت. هسته اولیه این گروه در "گردان المهاجرین" شکل گرفت که در آن مخالفان غیر سوری رژیم بشار اسد از ملیت های مختلف حضور داشتند ولی اکثریت با نیروهای چچنی بود. پس از مدتی گروهک "جیش محمد" به رهبری "ابوعبیده المصری" و "گردان أسود السنه" نیز بدان ملحق شدند و "جیش المهاجرین و الانصار" اعلام موجودیت نمود. اقدامات این گروه در ابتدا چندان نمود بیرونی نبود، زیرا رسانه های مخالف سوری از آنها تحت عنوان "ارتش آزاد" نام می بردند، اما با افزایش حضور آنها در بحران سوریه به ویژه نقش بارز فرمانده این گروه در حمله به فرودگاه نظامی "منغ" در حومه حلب،حمله به گردان "الطعانه" و مناطق "شیخ سلیمان" به یک دفعه این گروه در کانون توجهات رسانه های عمومی قرار گرفت.[6]
ابو عمر سرکرده این گروه از مدتها قبل دارای ارتباطات گسترده با سازمان اطلاعات ترکیه بوده است. نام اصلی او "طرخان بترشفلی" و اصالتاً اهل استان بانکیسی در گرجستان است. ابوعمر از سال 2006م تا 2007م در ارتش گرجستان خدمت اجباری خود را طی کرد و پس از پایان خدمت در سال 2008م در آبخازیا که مورد منازعه روسیه و گرجستان است، به ارتش گرجستان پیوست. وی همچنین در نبردهای ارتش گرجستان علیه روسیه در سال 2008مشارکت کرد ودر ژوئن 2010م به دلیل ابتلا به بیماری سل از ارتش جدا شد. ابو عمر سپتامبر همان سال به اتهام قاچاق سلاح به 3 سال حبس محکوم شد ولی به دلیل بیماری، قبل از پایان دوره محکومیتش آزاد شد. در سال 2012م نیز از طریق ترکیه وارد سوریه شد و به صفوف معارضین سوریه پیوست. او از همان ابتدا با ابوبکر البغدادی سرکرده داعش رابطه خوبی داشت و از طرح این گروه برای احیای "خلافت اسلامی" در سوریه استقبال می کرد. لذا به واسطه این گرایش فکری و سازمانی چندین بار در درگیریهای میان جبهه النصره و داعش با ابوبکر البغدادی هم پیمان شد و در اوایل خرداد ماه سال جاری نیز طی یکی از همین درگیریها با عناصر جبهه النصره در دیرالزور کشته شد.[7]
دیدبان.jpg" style="height: 229px; width: 400px;" />
دو- جیش المهاجرین و الانصار (شاخه صلاح الدین چچنی)
بیعت "ابوعمرو چچنی" با ابوبکر البغدادی رهبر داعش و افزایش تعاملات وی با این گروه باعث ایجاد برخی حساسیت ها و دوستگی ها در میان اعضای برجسته جیش المهاجرین شد. بر این اساس، "صلاح الدین چچنی" از اعضای برجسته جیش المهاجرین در نوامبر 2013م اقدام به تاسیس یک گروه موازی تحت عنوان «جیش المهاجرین و الانصار، امارة اسلامی قفقاز» نمود که متشکل از یک گروه 800 نفری از اعضای سابق جیش المهاجرین بود. این افراد به دو دلیل با او همراه شدند؛ اول اینکه نمی خواستند از بیعت با امیر امارت اسلامی قفقاز خارج شوند و دیگر اینکه تمایل نداشتند، در گروهی عضویت داشته باشند که حتی در مقیاس جهادیها نیز تندرو و خشن شمرده میشد. در این خصوص صلاح الدین چچنی در بیانیه خود اذعان داشت: "رهبری دولت اسلامی در عراق و شام به گروه ما پیشنهاد بیعت داد و بخشی از ما با ابوبکر البغدادی بیعت کردیم و بقیه این بیعت را نپذیرفتند...". گفتنی است که این اقدام صلاح الدین در تداوم بیعت با امیر امارت اسلامی قفقاز باعث شد تا بسیاری از چچنی های فعال در سوریه وی را نماینده حقیقی دوکو عمروف بدانند و به وی بپیوندند. گرایش فکری صلاح الدین با تفکرات جبهه النصره سنخیت بیشتری داشته و لذا حضور عناصر جیش المهاجرین شاخه صلاح الدین چچنی در مناطق تحت تسلط جبهه النصره بیشتر از دیگر مناطق است.
سه- جیش الخلافة الاسلامیة
دومین انشقاقی که بعد از بیعت ابوعمرو با رهبر داعش در جیش المهاجرین و الانصار پدید آمد، توسط "سیف الله چچنی" ملقب به "ابو سیف" صورت گرفت. البته گفته می شود که اختلافات این دو تا حدی نیز بر سر مسائل شخصی بود و جاه طلبی ابو سیف بوده است. در هر حال، ابو سیف در اواخر سال 2013م اقدام به تاسیس "جیش الخلافة الاسلامیة" به همراه 200 تن از اعضای جدا شده از جیش المهاجرین نمود و اندکی بعد با "محمد الجولانی" امیر جبهه النصره سوریه بیعت کرد. ابوسیف سالها در ترکیه سکونت داشته و از آنجا عازم سوریه شد. لذا ارتباطات گسترده ای نیز به همین واسطه با سران معارضه سیاسی سوریه همچون "ائتلاف سوریه" و "شورای ملی معارضین سوریه" داشت و بارها در ترکیه با آنها ملاقات کرده بود. در نهایت وی در فوریه 2014م در جریان حمله به زندان حلب که فرماندهی این عملیات را بر عهده داشت، کشته شد. در حال حاضر فردی به نام "محمد الخراسانی" جایگزین او شده است که همان رویه ابو سیف یعنی ائتلاف با جبهه النصره را حفظ کرده است.
چهار- گردانهای جنود الشام
"گردانهای جنود الشام" تنها گروه جهادی مسلح چچنی در سوریه است که ارتباط چندانی با جبهه النصره یا داعش ندارد و رهبری آن را "ابو مسلم چچنی"معروف به "ابو ولید" بر عهده دارد. او سالها به همراه "باسم خطاب" در جنگ های آزادی چچن حضور داشته است و در سال 2008م اقدام به تاسیس یک گروه تروریستی در گرجستان نمود. بعد از شروع بحران سوریه نیز وارد این کشور شد و در منطقه کوهستانی لاذقیه در شمال سوریه (و هم مرز با ترکیه) مستقر شد. ابو ولید بارها به روستاهای علوی نشین لاذقیه حمله کرده و اقدام به قتل عام مردم این روستاها نموده است؛ بگونه ای که به خشن ترین فرمانده چچنی در سوریه معروف است که بالغ بر 380 نفر از مردم سوریه را سر بریده است. گردانهای جنود الشام علاوه بر لاذقیه در مناطقی از حلب نیز فعالیت دارند. نکته حائز اهمیت در مورد جنود الشام این است که همزمان با پیروزی های ارتش در مناطقی از حلب و لاذقیه ابوولید از مرزهای حومه لاذقیه به ترکیه فرار کرد. برخی منابع خبری نیز از رفتن وی به یمن و کشته شدن او در درگیریهای اخیر منطقه شبوه خبر می دهند، اما تاکنون اخبار موثق و تفصیلی تری در این زمینه منتشر نشده است.
سازمان اطلاعات ترکیه و گروه های مسلح چچنی
ترکیه از همان نخستین روزهای شکل گیری انقلاب های عربی در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا سعی کرد نقش فعالی را در تحولات کشورهای انقلابی ایفا نماید. در این میان کشورهایی که اخوان المسلمین در آنها به عنوان یک اپوزسیون محسوب می شد، در اولویت کاری دولت ترکیه قرار گرفت. مصر، تونس، مراکش، لیبی و سوریه هر کدام دارای جذابیت های خاصی برای دولت ترکیه بودند، اما سوریه به دلایل متعدد از جمله داشتن مرزهای طولانی با ترکیه، هم پیمان بودن با روسیه و ایران، رقابت منطقه ای و ... از جایگاه ویژه ای برای مقامات ترک برخوردار بود. لذا سازمان اطلاعات ترکیه (میت) ماموریت یافت تا در زمینه ناآرام سازی سوریه فعالیت خود را شروع کند و در این راستا، از ظرفیت چچنی های پناهنده به ترکیه به خوبی استفاده کرد. سازمان اطلاعات ترکیه برخی از چچنی ها را با تهدید به اینکه اگر به سوریه نروند، بایستی به روسیه بازگردند عازم سوریه کرد و برخی دیگر را با اقناع و دادن وعده های فریبنده به این کارزار روانه نمود. علاوه براین، مبالغ کلانی را برای آموزش، تأمین لجستیکی و تسهیلاتی و دستمزد تروریست های چچنی اختصاص داد؛ بگونه ای که بسیاری بر این باورند که بدون کمکهای نظامی و اطلاعاتی ترکیه، چچنیها هرگز قادر به فعالیت در سوریه نبودند.
از این رو، مشاهده می گردد که عمده گردان های چچنی در مناطق هم مرز با ترکیه در حلب و لاذقیه قرار دارند و این به دلیل سهولت نقل و انتقال افراد و کمک های لجستیکی و تسلیحات سازمان اطلاعات ترکیه است. همچنین اسناد موثقی در رابطه با برگزاری جلسات مشترک میان افسران ارشد اطلاعاتی ترکیه با فرماندهان چچنی در سوریه و ترکیه موجود می باشد.[8] سازمان اطلاعات ترکیه همچنین با تشکیل اتاق عملیاتی در انتاکیه، بر فرماندهی عملیات گروه های چچنی در جبهه حلب را هدایت می کند. لذا عجیب نیست که گردان های "محمدالفاتح"، "سلطانمراد"، "منتصربالله" و گروه های نزدیک به القاعد همانند "جبهه اسلامی"، "جیش المجاهدین"، "جنود الشام" و "جبهه النصره" برای اولین بار همگی در یک عملیات در حلب کنار هم جمع شدند. توجه به این نکته ضروری است که حمایت ترکیه از تروریست های چچنی تنها محدود به موضوعات نظامی و اطلاعاتی نمی شود، بلکه دستگاه اطلاعاتی این کشور تا حد اعطای مصونیت قضایی به برخی از رهبران تروریست چچنی نیز پیش رفته است. به عنوان مثال، "ابو بنات" فرمانده یکی از گردانهای چچنی در حومه حلب که به دلیل ربودن و سر بریدن دو کشیش مسیحی در منطقه حلب تحت تعقیب بود، پس از فرار به ترکیه از سوی مقامات این کشور مصونیت قضایی دریافت کرد. در خاتمه نباید فراموش نمود که مهمترین هدف دولت ترکیه از حمایت تروریست های چچنی مدیریت تحولات منطقه شمال و شمال غرب سوریه (جبهه حلب و لاذقیه) است که در مرزهای ترکیه قرار دارند.
نتیجه گیری
دیدبان معتقد است که حضور تروریست های خارجی از جمله چچنی در سوریه شاید در وهله نخست تنها امنیت ملی سوریه را هدف قرار گرفته باشد، اما با نگاهی دقیق تر به نتایج این پدیده خطای این رویکرد نمایان می گردد؛ زیرا بحران سوریه بالاخره روزی به پایان خواهد رسید و بدیهی است که این افراد با سابقه چندین ماه فعالیت نظامی و اطلاعاتی در سوریه به راحتی سلاح خود را کنار نگذاشته و با کوله باری از تجربه بایستی به کشور های خود و یا مناطق مستعد درگیری های طایفه ای همچون ترکیه، اردن، عربستان و یا اروپا، استرالیا و ... عزیمت کنند. [9]بنابراین، حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای این گروه ها باید در انتظار روزی باشند که پاسخ فتنه گریهای خود در سوریه را بگیرند.
[1]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921115000672
[2]ماسخادوف رهبر جنبش اصلاحطلبی چچن بود. وی در سال 2005 و در جریان عملیاتی که نیروهای ویژه روسیه در نزدیکی شهرک "تولستوی یورت" در حوالی "گروزنی"، پایتخت چچن انجام دادند، به قتل رسید.
[3]باسم خطاب مدت 15 سال در افغانستان و تاجیکستان علیه شوروی جنگید و نهایتاً در آوریل سال 2002مبه وسیله سم کشته شد.
[4]http://www.tasnimnews.com/Home/Single/285650
[5]http://kavkazcenter.com/arab/content/2013/08/25/9085.shtml
[6]http://www.alalam.ir/news/1539528
[7]http://fa.alalam.ir/news/1596094#sthash.QeANZuCW.dpuf
[8]http://ar.rahyabnews.com/Pages/ViewWapnews.aspx?newsid=9020
- پنجشنبه ۱۶ مرداد ۹۳
- ۰۷:۱۵
- ۱۹۰۴
- ۰