حدیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته که فرمود:
ستفترق امتی على ثلاث و سبعین فرقة، کلها فی النار إلا فرقة واحدة
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود که امت من به 73 فرقه منشعب می شوند و 72 فرقه اهل هلاکت و آتش هستند و یک فرقه اهل نجات هستند.
مجمع الزوائد هیثمی، ج6، ص226 - تفسیر رازی، ج1، ص4 - تفسیر ابن کثیر، ج2، ص482 - تاریخ مدینة دمشق ابن عساکر، ج24، ص53 - میزان الاعتدال ذهبی، ج2، ص430 - لسان المیزان ابن حجر، ج3، ص291 - إمتاع الأسماع مقریزی، ج14، ص98
تعبیر ایشان این است:
هناک فرقه واحده من الفرق الثلاث و السبعین التی جاء بها الحدیث هی وحدها الناجیة و کل الفرق هالکة او ضالة و کل فرقة تعتقد فی نفسها انها هی الناجیة و الباقی علی الضلالة و نحن اهل السنة نوقن بأننا وحدنا الفرقة الناجیة و کل الفرق الأخری وقع فی البدع و الضلالة و علی هذا الأساس قلت أن الشیعة إنهم مبتدعون و هذا مجمع علیه بین اهل السنة . . . تسعة اعشار الامة الاسلامیة من اهل السنة و من حقهم أن یقول أنا ما یعتقدون فینا.
تمام فرقه ها هلاک می شوند و گمراه هستند. تمام فرقه ها فکر می کنند که فرقه ناجیه، خودشان هستند. اما اهل سنت یقین دارند که آنها، تنها فرقه ناجیه هستند و باقی فرقه ها، همه گمراه هستند و لذا می گویند که شیعیان بدعت گذار هستند... ، 90% مسلمانان، اهل سنت هستند و چون اکثریت با آنهاست، فردا هم، اهل سنت که اکثریت هستند وارد بهشت می شوند. چون شیعه در اقلیت است، فردای قیامت وارد آتش جهنم می شود.
یک جواب خیلی ساده و عوام پسند:
ایشان میگوید چون ما اکثریت هستیم، پس اهل نجات هستیم و چون شیعه در اقلیت است، وارد آتش جهنم میشود.
این گفته ایشان، خلاف مضمون روایت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
ازاین 73 فرقه، 72 فرقه وارد آتش جهنم می شوند.
یعنی اکثریت وارد آتش جهنم میشوند و اقلیت وارد بهشت میشود. این از کلماتی است که خودش، خودش را معنا می کند.
اما جواب علمی:
این فرمایش ، مخالف قرآن است.
در قرآن در 50 مورد آمده است که اکثریت را محکوم می کند.
38 مورد دارد که میگوید:
«اکثرهم لا یعقلون» ، «اکثرهم لا یومنون» ، «اکثرهم لا یعلمون» و ...
در 6 مورد میگوید:
«اکثرهم الفاسقون» ، «اکثرهم الکافرون» ، «اکثرهم کاذبون» و ...
در 6 مورد میگوید:
«کثیر منهم فاسقون» و ...
و بالعکس، اقلیت را مدح کرده است.
در رابطه با مسلمانان میگوید:
و لو أنا کتبنا علیهم أن اقتلوا أنفسکم أو اخرجوا من دیارکم ما فعلوه إلا قلیل منهم [1]
اگر ما دستور جهاد بدهیم، عده کمی دستور ما را گوش می دهند
و قلیل من عبادی الشکور [2]
و إن کثیرا من الخلطاء لیبغی بعضهم علی بعض إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و قلیل ما هم [3]
کسانی که زندگی اشتراکی دارند و در جامعه با هم تعامل دارند، اکثر آنان راه ظلم بر دیگری را پیش می گیرند؛ مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام می دهند و اینها هم خیلی کم هستند.
همچنین نسبت به خود مسلمانان در سوره واقعه، از آیه 10 تا 14 میگوید:
و السابقون السابقون * أولئک المقربون * فی جنات النعیم * ثلة من الأولین * و قلیل من الآخرین
پس حرف های آقایان اهل سنت با قرآن هم همخوانی ندارد.
نکته جالب در اینجا این است که باید به آقایان اهل سنت این را بگوییم که اکثریتی که زیر بار حقانیت حضرت علی (علیه السلام) نرفتند:
أکثرهم لا یعلمون الحق فهم معرضون [4]
اکثریت اهل سنت، حقانیت و حق بودن مذهب شیعه را نمی شناسند، لذا از مذهب شیعه اعراض کردند.
اکثرهم للحق کارهون [5]
اکثر مردم، از حق خوششان نمی آید.
از همه بالاتر اینکه:
لقد حق القول على أکثرهم فهم لا یؤمنون [6]
حقانیت حضرت علی (علیه السلام) برای مردم روشن شده است، ولی زیر بار حقانیت حضرت علی (علیه السلام) نمی روند.
در سنت و روایات متعدد داریم که در طول تاریخ، همواره حق در اقلیت بوده است. اکثریت، ملاک حقانیت نیست. امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید:
فالحق (دین الله) لا یعرف بالرجال، فاعرف الحق تعرف اهله.
حق با شخصیت ها و اکثریت شناخته نمی شود. اول حق را بشناس، سپس سراغ اهلش برو.
اول ببین حق چیست؟ سپس ببین حق کیست؟ تا ندانی حق چیست؟ نمی توانی بگویی حق کیست؟
خود آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه، خطبه201 صراحت دارد که:
أیها الناس لا تستوحشوا فی طریق الهدى لقلة أهله.
بخاطر اینکه اهل هدایت و حق کم هستند، گرفتار
وحشت نشوید.
البته این مطلب را به سایر مسائل از جمله سیاست هم سرایت داد و اینکه همیشه بیشتر بودن جمعیت دلیل بر حقانیت نبوده و نیست.
- سه شنبه ۱۵ بهمن ۹۲
- ۰۸:۱۶
- ۱۹۴۲
- ۱